نوشته شده توسط: نوید نوری
سلام.می دونم که می دونید امروز چه روزیه.امروز روز کسیه که امسال در تمام دنیا به نام اوست کسی که اشعارش جای ستایش داره.آره امروز روز ((رومی)) ماست.با فریاد به دنیا می گم که مولانا ایرانی ترک های بی شرف.چرا هیچ فکری نمی کنیم در مورد بزرگترین عارف ایران اسم خودتون رو گذاشتید ایرانی.خجالت بکشید باید بگن مولانا ترکه.امروز فریاد بزنید فقط واسه رومیه ما فقط واسه این که شمس بدونه شاگردش در آرامش به سر می بره.به زبان مادری ه مولانا فریاد می زنم.مولانا از سرزمینی به نام ایران به دنیا اومده.(Molana is a Iranian).
***
جلالالدین محمد درششم ربیعالاول سال604 هجری درشهربلخ تولد یافت. سبب شهرت او به رومی ومولانای روم، طول اقامتش و وفاتش درشهرقونیه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکرهنویسان وی درهنگامی که پدرش بهاءالدین از بلخ هجرت میکرد پنجساله بود. اگر تاریخ عزیمت بهاءالدین رااز بلخ در سال 617 هجری بدانیم، سن جلالالدین محمد درآن هنگام قریب سیزده سال بوده است. جلالالدین در بین راه در نیشابور به خدمت شیخ عطار رسید و مدت کوتاهی درک محضر آن عارف بزرگ را کرد.
چون بهاءالدین به بغدادرسیدبیش ازسه روزدرآن شهراقامت نکرد و روز چهارم بار سفر به عزم زیارت بیتاللهالحرام بر بست. پس از بازگشت ازخانه خدا به سوی شام روان شد و مدت نامعلومی درآن نواحی بسر برد و سپس به ارزنجان رفت. ملک ارزنجان آن زمان امیری ازخاندان منکوجک بودوفخرالدین بهرامشاهنام داشت، واو همان پادشاهی است حکیم نظامی گنجوی کتاب مخزنالاسرار را به نام وی به نظم آورده است. مدت توقف مولانا در ارزنجان قریب یکسال بود.
بازبه قول افلاکی، جلالالدین محمددرهفده سالگی درشهرلارنده بهامرپدر، گوهرخاتون دخترخواجه لالای سمرقندی را که مردی محترم و معتبر بود به زنی گرفت و این واقعه بایستی در سال 622 هجری اتفاق افتاده باشد و بهاءالدین محمد به سلطان ولد و علاءالدین محمد دو پسر مولانا از این زن تولد یافتهاند.
***
مولوی در مورد خویش چنین سرودهاست:
هوسی است در سر من که سر بشر ندارد | من از این هوس چنانم که ز خود خبر ندارم | |
دو هزار ملک بخشد شه عشق هر زمانی | من از او به جز جمالش طلبی دگر ندارم |
یکی از اشعار او:
ای دوست شکر بهتر یا آن که شکر سازد خوبی قمر بهتر یا آن که قمر سازد؟
ای باغ تویی خوش تر یا گلشن و گل در تو؟ یا آن که بر آرد گل صد نرگس تر سازد؟
ای عقل تو به باشی در دانش و در بینش یا آنکه به هر لحظه صد عقل و نظر سازد؟
بیخود شده ی آنم سرگشته و حیرانم گاهیم بسوزد پر گاهی سر و پر سازد
دریای دل از لطفش پر خسرو و پر شیرین و ز قطره ی اندیشه صد گونه گهر سازد؟
***
یه آهنگ از یاس براتون می ذارم که در مورد مولانا خونده(باز حد اقل دمش گرم یه یادی از مولانا کرده)حتما گوش بدید ببینین در مورد مولانا چی گفته دمش گرم.
دانلود
***
فقط از ته دل دعا می کنم تا خدایی که مولانا را آفرید بازم اون رو به ما برگردونه.